رجوی عکس خودش را بر روی گردنبندهای طلا حک میکرد و به گردن زنان انتخاب شده میانداخت.
رقص رهایی یا همان جهاد نکاح امروزی
در گروهک تروریستی منافقین، مسعود رجوی سرکرده این گروهک، اعتقادات و مناسک فرقهای را برای بهره برداری جنسی از زنان ایجاد کرده بود و تحت پوشش این اعمال به آنان تجاوز میکرد. طبقه خاصی از زنان گروهک، با انتخاب رجوی کنار هم قرار میگرفتند و به نام شورای سرکردگی شناخته میشدند.
رجوی با ایجاد این سازماندهی، کادرهای قدیمی این گروهک که به مثابه رقبای وی محسوب می شدند را پس میزد، ضمن آن که سایر زنان این گروهک تروریستی، نظیر بقیه اعضا از محرومیتها رنج میبرند و علاوه بر آن که از هر گونه زندگی خانوادگی و داشتن همسر منع شده بودند، گاهی به خاطر داشتن روابط جنسی و عاشقانه با هم قطارانشان محاکمه و زندانی میشدند.
اعترافاتی تلخ
یکی از زنان جداشده از منافقین گفت: در یکی از روزها نوبت همبستری با مسعود رجوی به من رسید. مریم مرا فرا خواند و گفت: امشب شب عروسی و شب معراج توست!!! به هنگام شب به محل اقامت مسعود رفتم و مریم مرا تا اتاق خواب او همراهی کرد و مسعود با من همبستر شد و رابطه جنسی برقرار کرد.
من که اصلا باور نمی کردم که رجوی دست به اینکار بزند و در برابرش شوکه شده بودم به جرأت میتوانم بگویم که تصمیم به ترک تشکیلات مجاهدین از همین جا در من حتمی شد و فقط منتظر یک فرصت بودم که فرارم تضمین داشته باشد.
مسعود رجوی بعد از دادن هژمونی به زنان و برکناری مردان در سطح کل شورای هدایت و تصمیمگیریهای سازمان به مرور و بعد از طلاقهای اجباری در این سازمان اقدام به راه انداختن «حوض» و «رقص رهایی» که رقص برهنه اعضای زن شورای هدایت در حضور وی میباشد، پرداخت.
این رابطههای از نوع سوء استفاده جنسی تقریبا چند سال ادامه داشت و هر روز دعوای من با مسعود بالا و بالاتر میگرفت با خود میاندیشیدم، چگونه رجوی که خودش را سرکرده یک سازمان سیاسی میداند دست به اینکار میزند، آیا این خیانت به یارانش نیست که دستبرد به همسران آنها میزند. و یا اگر این کار خوب است چرا در نهایت مخفی کاری انجام میشود. چه طور من حق همسرم که عاشق بودم، نبودم و او باید ریاضت پیشه کند و تمایلات جنسیاش را سرکوب کند اما رجوی کیست و چگونه میتواند دست به اینکار بزند. این چه برابری است و افسوس میخوردم از همه کسانی که برای این مرد کشته شدند از همه خانواده هائی که دخترانشان را به چه امید و ا عتمادی به دست رجوی سپردند و یا دخترانی که با نام این فرد کشته شدند.
در پایگاه اشرف مسعود رجوی صرفا با زنان عضو شورای هدایت رابطه جنسی برقرار نمیکرد، بلکه به دختران باکره زیبارو اجازه نمیداد که باکره باقی بمانند و به صورت انفرادی و یا گروهی به آنان تجاوز جنسی میکرد.
به یاد دارم که مسعود رجوی در جشنها و جلسات خود با زنان و دختران سازمان، لباسهایی را به تن میکرد که در جلسات خود با مردان سازمان، آن لباسها را نمیپوشید. در ماه رمضان با زنان و دختران مینشست و به آنها دستور میداد که دور او جمع شوند و او را در آغوش بگیرند. این مساله اگر توسط مردان سازمان رخ میداد گناهی نابخشودنی بود. اما خود رجوی در میان زنان و دختران مینشست و برای نشان دادن عشق خود به آنان بقیه چای خود را به آنان میداد تا آن را بنوشند و تبرک بگیرند.
در جلسات و جشنهای خاص مسعود رجوی از بین حضار، زنان و دختران جوان و زیبا رو را انتخاب میکرد و آنها را با نام کوچک خود صدا مینمود و به آنان دستور میداد تا در کنار او بنشینند. بعد از آن با لمس کردن بدنشان با آنان شوخی میکرد. برای مثال به یاد دارم که دختر زیبارویی در آنجا حضور داشت که رجوی او را فراخواند و گفت: برای من چای بیاور. دخترک بیچاره هم برای او چای آورد و بعد از آن رجوی شروع به شوخی کردن با او نمود و بعد از مدتی؛ از مخفی شدن او به مدت چند ماه غافلگیر شدیم و هنگامی که او را دیدیم وضعیت نامناسب داشت و افسرده و از لحاظ روانی دچار مشکل شده بود. دقیقا نمیدانستیم که رجوی با او چه کار کرده بود؟!
نشست چهار دیواری
یکی دیگر از اعضای جدا شده از سازمان منافقین بیان داشت: بارها در نشستهای مریم رجوی که با ما داشتند به ما میگفتند فکر کردن به هر مرد دیگری جز رجوی یعنی خیانت به رجوی. بحث حریم حلقه یک یکی از بندهای مهم به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیک در درون سازمان بود. حریم حلقه یک یعنی اینکه تنها مرد زندگی ما رجوی است و فکر کردن به غیر از او خیانت محسوب میشد و به خوبی به یاد دارم که مریم رجوی با ما نشستی داشتند به نام چهار دیواری که در آن گفتند: در ایران زنی که به خونه شوهرش میرود با لباس سفید رفته و با کفن سفید هم خارج میشود. او از ما میخواست که با مسعود هم همین باشیم و میگفتند که تصور کنید که زنی در ایران با شوهرش در یک چهار دیواری است، ولی ذهن و قلبش به فکر شخصی خارج از آن چهاردیواری باشد و ببینید که این فکر چقدر زشت و آزار دهنده میباشد. پس اگر ذهن شما خارج از این چهاردیواری رفت، بفهمید که چقدر اشتباه کردهاید.
ممنوعیت از نیازهای اولیه زنان
در متن مصاحبه اغلب زنانی که توانستند از سازمان منافقین جدا شوند؛ این مطلب وجود دارد که قبل از ورود به سازمان و به دلیل تبلیغات گسترده در زمینه حمایت از حقوق زنان، سازمان برایشان کعبه آمال بود؛ اما به محض ورود با حقیقت تلخی رو به رو شدند و خود را در زندانی یافتند که راه نجاتی از آن نبود. زنان به گفته تمام رها شدگان از بند سازمان مجاهدین حق هیچ نوع انتخابی برای زندگی شخصی خود ندارند و از بسیاری از نیاز های اولیه خود محروم هستند.
به قطعیت میتوان گفت که هر راهی را که میشد اشتباه رفت، مسعود رجوی رفت و هرکاری که میشد اشتباه کرد رجوی کرد. کمی تامل در گروههای تروریستی ما را با این سوال درگیر میکند که چرا در تمامی گروههای تروریستی به اصطلاح مسلمان مثل داعش، منافقین، جبههالنصره و بوکوحرام تحت عنوانهای جعلی مثل رقص رهایی و جهاد نکاح دست به گناه کبیره رابطه جنسی نامشروع میزنند. پاسخ روشن است؛ این گروههای به ظاهر مسلمان زیر پرچم اسلام مارکسیستی هستند، یعنی خط مشیای که هدفی جز تخریب اسلام ندارد. راهبرد همه این گروهها اصلیترین راهبرد کمونیستی است که میگفت: هدف وسیله را توجیه میکند.
در هر حال مسعود رجوی نیز مانند سایر همقطاران خود مثل اسامه بن لادن، ملا عمر، ابوعمر الشیشانی، زهران علوش و بسیاری از تروریستهای دیگر به زبالهدان تاریخ پیوند خورده است و شاید تا چند سال آینده دیگر اسمی از آنها در خاطر کسی نباشد…
گزارش از حمیدرضا قربانی / باشگاه خبرنگاران