شب گذشته آخرین برنامه تلویزیونی دورهمی، با حضور عادل فردوسیپور روی آنتن رفت.مدیری در ابتدا با اشاره به اینکه آخرین برنامه دورهمی است، گفت: یکسری از تمام شدن دورهمی خوشحال و بعضی ها ناراحت هستند. البته در این مدت در فضای مجازی مورد عنایت خیلی از دوستان قرار گرفتیم و برای ما خیلی جوک ساختند که ۹۹درصد آنها در اینجا قابل پخش نیست!مجری و کارگردان دورهمی در ادامه, ...ادامه مطلب
سریال سایه بان با بازی بازیگران جوانش به یکی از پرمخاطب ترین سریال های تلویزیون تبدیل شد و توانست در معرفی بازیگران جوانی که برای اولین بار در قاب تلویزیون ظاهر میشدند ، درخشش خوبی داشته باشد. افسانه کمالی یکی از بازیگران جوان سریال سایه بان بود که در نقش سارا به ایفای نقش پرداخت. در ادامه گفتگویی با افسانه کمالی را میخوانید.گفتگویی جذاب با افسانه کمالی بازیگر سریال سایه بانافسانه کمالی بازیگر سریال سایه بان درباره تعامل بازیگران در این سریال گفت:”سایه بان” یکی از بهترین تجربه های زندگی من بود، عوامل مثل یک خانواده با جان و دل کار می کردند و از همدیگر چیزهای زیادی یاد گرفتیم.وی در همین راستا افزود:بازیگران با تجربه و پیشکسوت مانند امین تارخ، بهزاد فراهانی، رویا تیموریان و پریوش نظریه تجربیات خود را در اختیار بازیگران جوان تر می گذاشتند. عوامل پشت صحنه و گروه تولید و کارگردانی بسیار خوب بود و با همه وجود برای ساخت سریال تلاش می کردند به شکلی که هر شب منتظر بودیم صبح شود و سر کار برویم و جو بسیار خوبی بود.افسانه کمالی بازیگر سریال سایه بانبازیگر یک روز بخصوص درباره تاثیر حضور بازیگران جوان در سریال “سایه بان افزود:همه بازیگران از جمله ما جوان ها که در این سریال حضور داشتیم با انرژی زیاد مقابل دوربین بازی کردیم، به آینده امیدوار هستیم و می خواهیم بهترین بازی خود را ارئه دهیم، بنابراین, ...ادامه مطلب
کل کل مجید مظفری و دخترش بر سر ازدواجبرنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری شب گذشته ۲۴ آذرماه ۹۶ میزبان مجید مظفری و دخترش نیکی مظفری بود. سومین قسمت از سری جدید برنامه دورهمی ساعت ۲۳ روی آنتن شبکه نسیم رفت و مهران مدیری برنامه را با موضوع بازنشستگی آغاز کرد.مجید مظفری و دخترش به عنوان سومین مهمانان فصل سوم دورهمی در استودیو حاضر شدند و بعد از سلام و احوال پرسی با مردم سوال های مهران مدیری با یک شوخی با دختر مجید مظفری آغاز شد. مجری دورهمی از نیکی مظفری پرسید یک جا خواندم که شما گفتید پدر من خوش تیپ ترین هنرپیشه ایران است ،پس ما چه نقشی داریم ؟! دختر مجید مظفری با خنده گفت: اتفاقا ادامه آن مصاحبه را میخواهم اینجا بگویم که شما هم بعد از پدرم خیلی خوش تیپ هستید و باید یک راز را درباره پدرم فاش کنم . خوش تیپی پدرم بخاطر این است که دختری مثل من دارد که هم دوست اوست ، هم دخترش و مهم تر از همه مادرش…در این بخش از گفتگو مجید مظفری درباره فیلم هایی که بازی کرده بود صحبت کرد و مهران مدیری از آمار فیلم های سینمایی وسریال های مجید مظفری گفت و از نیکی درباره چگونه بازیگر شدنش سوال کرد که گفت:من دوست داشتم داروسازی بخوانم ولی سال اول که کنکور دادم حقوق قبول شدم چون دوست نداشتم معماری خواندم و ۲ سال شاگرد استاد سمندریان بودم ولی پدرم موافق نبود و اعتقاد داشت باید همه چیز را درباره سینما بدانی و بعد, ...ادامه مطلب
حمید صفت، خواننده رپ در ۲۴ مردادماه امسال در یک سناریوی ناخواسته با ناپدری خود در محله شیخ بهایی تهران درگیر شد و روز شنبه مورخ ۲۸ مرداد ماه هوشنگ، ناپدری حمید صفت در بیمارستان جان باخت. با حضور ماموران در بیمارستان و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد هوشنگ ۶۶ ساله شوهر مادر حمید صفت به علت اصابت جسم سخت به ناحیه سر و شکستگی جمجمه جان باخته است. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع مرگ مشکوک و به دستور بازپرس سجاد منافی آذر از شعبه سوم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، پرونده در اختیار اداره دهم قرار گرفت. حمیدصفت خودش به کلانتری رفت و … حمید صفت، خواننده رپ کشورمان ساعاتی بعد خود را به کلانتری ۱۴۵ معرفی کرد. با ,ناگفته,مادر,حمید,مرموز,همسرش,بیمارستان ...ادامه مطلب
سحر جعفری جوزانی به عنوان مهمان، در برنامه دورهمی مهران مدیری حضور داشت و از کودکی و معصوم بودن به جای مظلوم بودن خودش گفت. مجموعه برنامه «دورهمی» در حالی دیشب به روی آنتن شبکه نسیم رفت که مهران مدیری با میزبانی از بازیگر مجموعه تلویزیونی «باغ مظفر» در خصوص شغل و کسب درآمد گفت. instagram saharjafarijozani جوزانی ادامه داد: من مادرم آمریکایی است و خودم در آمریکا به دنیا آمدم و همراه پدرم به ایران آمدم. همیشه بابا برای من ایران را کوهی بلند و با برف های رویش توصیف کرده بود و بعد از رسیدن باورم شد. من از زمانی که به ایران برگشتم همراه مادربزرگ و پدربزرگم زندگی میکردم و لهجه لری با گویش آمریکایی و یا همان انگلیسی درهم صحبت می کردم و بعدها فارسی را یادگرفتم. وی افزود: من از بچگی پدر را در کارهای کودک دیدم و در «مدرسه موشها» مجری طرح دکور بودند و چون من علاقه ریادی به بچه ها دارم اینها را برایشان مادری می کردم. در اصل من کار حرفهای خودم را از سن ۱۸ سالگی با نویسندگی و بازی در مجموعه تلویزیونی «آژانس دوستی» آغاز کردم. سحر جعفری جوزانی و مادر آمریکایی اش مهران مدیری با اشاره به سحر جعفری جوزانی عنوان کرد: رابطه پدر و دختری عجیبی و غریبی دارند و چهره اش پر استرس و دلهره است. جوزانی در ادامه این گفتگو از دلایل ازدواج نکردنش و نشانه های ایده آل زندگیاش گفت: هر کس نظر و عقیده ای دارد، من میگویم باید حتما یک نفر را دوست داشته باشیم و در قبال این دوست داشتند، به نظرات همدیگر احترام بگذاریم. مدیری با زیرکی و شیطنت پرسید تا حالا این مرد پیدا نشده است؟ بازیگر سریال «در چشم باد» توضیح داد: هیچ وقت ایده آل وجود ندارد، اما چرا یک نمونه بوده اما خب قسمت نشد ازدواج کنیم. وی با بیان اینکه من جزء کارهای کمدی در قبل از شروع حرفهای نقش های متفاوتی را بازی کردم، خاطر نشان کرد: من در حد سنم، کارهای زیادی ندارم، اما در این سالها هم همه تکراری نبوده و من اولین فیلم سنمایی بلند خود را به نام «بلوغ» در فضایی متفاوت تر بازی کردم و «در چشم باد» نقشی متفاوت داشتم ولی در کار های طنز شما بیشتر دیده شدم. جعفری جوزانی از جراحی بینی خود و سخت بودن و حفظ صحیح کمدی در آثار طنز گفت. بازیگر فیلم سینمایی «دعوت» از سخت ترین و شیرین ترین چالش زندگی خود اینگونه گفت: سخت ترین زمان برای من, ...ادامه مطلب
تنها آرزویم این بود که «شاپور» مرا به عقد خودش درآورد اکنون حدود ۲ سال است که به طور غیررسمی با او زندگی می کنم، اما او هیچ گاه حرفی از ازدواج نمی زند و من مانده ام که آیا در آینده مرا به عنوان همسر خودش می پذیرد یا نه. درحالی که از این بلاتکلیفی و سردرگمی در رنج بودم وقوع این حادثه و دستگیری من در کنار مردی تنها، موجب شد تا آرزوی ازدواجم با «شاپور» رنگ ببازد چرا که … دختر ۲۲ ساله که در پاتوق معتادان و فروشندگان مواد مخدر دستگیر شده بود درحالی که لیوان چای را روی میز می گذاشت، دفتر خاطراتش را به دوران کودکی ورق زد و به کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: ۸ ساله بودم که پدر و مادرم به خاطر اختلافات خانوادگی از یکدیگر جدا شدند و من و برادر ۳ ساله ام در کنار مادرم ماندیم. آن زمان درکی از طلاق نداشتم و احساس می کردم پدرم روزی از مسافرت باز می گردد. دیگر زندگی ما زیبایی گذشته را نداشت. مادرم معتاد و کم حوصله شده بود و نمی توانست هزینه های درمان برادر بیمارم را بپردازد. مادرم در حالی از بی مسئولیتی های پدرم سخن می گفت که کاری از دست من برنمی آمد و تنها دلم برای برادرم می سوخت. با همین شرایط و درحالی که دیگر هیچ چیزی برایم جذابیتی نداشت در دبیرستان تحصیل می کردم و همواره به برخی از دوستانم که از دوستی های خیابانی خود با جنس مخالف سخن می گفتند حسادت می کردم تا این که روزی یکی از همین دوستان مرا به یک میهمانی مختلط دعوت کرد من هم بلافاصله پیشنهادش را پذیرفتم چرا که مادرم غرق در اعتیاد بود و کاری به من نداشت. در همین مجلس میهمانی بود که با «شاپور» آشنا شدم و با او ارتباط عاطفی برقرار کردم. روابط ما روز به روز به یکدیگر نزدیک تر می شد تا این که تصمیم گرفتم به طور مستقل و کنار شاپور زندگی کنم تا شاید با یکدیگر ازدواج کنیم در همین روزها بود که دیگر سراغی از برادر تنهایم نمی گرفتم بیماری او بدتر شده بود و مادرم نیز مدام با دوستان معتادش سرگرم بود. مدتی بعد و در سپیده دم یک روز حزن انگیز با تماس تلفنی مادرم در جریان مرگ برادرم قرار گرفتم. مرگ او برایم خیلی درد آور بود، اما من هم با شرکت در پارتی ها و میهمانی های شبانه به سوی مصرف مشروبات الکلی کشیده شده بودم و سیگار پشت سیگار روشن می کردم و خیلی زود خانواده ام را فراموش کردم و تنها آرزویم این بود که شاپور مرا به همسری خود ب, ...ادامه مطلب
دو روز قبل یک خواننده قدیمی به نام حبیب در روستایی شمالی در مازندران به رحمت خدا رفت. خواننده ای که پیش از انقلاب میخواند اما در آثارش نه هیچ کار غیراخلاقی بود و نه سیاسی. اصلا علاقمند به سیاست نبود. از سوی دیگر چون روحیه ای مذهبی داشت تلاش میکرد وارد مسائل غیراخلاقی هنر نشود و همین هم باعث میشد تا باوجود کلاس بالای کار او چندان که باید درجرگه خوانندگان طراز اول قرارش ندهند و همیشه روی سکوی دوم قرارش دهند. دوستی که پیش از انقلاب برای گروه حبیب درامز میزد چند سال پیش خاطره ای از او برایم گفت که به شدت عجیب بود : میگفت رابطه من و حبیب از همان دیدار اول بهخاطر یک اتفاق به اندازهای محکم شد که دیگر از آن پس همیشه با او بودم. میگفت : من از آنجا که خانواده ای معتقد به مذهب داشتم به آنها نگفته بودم که وارد موسیقی شده ام. فضای موسیقی آن زمان هم کثیف و ناسالم بود. این بود که در صحنه موسیقی سعی میکردم همرنگ آنها باشم و مراقب باشم از زمینه مذهبی ام چیزی نفهمند. از سوی دیگر بیرون از کنسرت مثل خودم باشم. نه مثل یک موزیسین لاقید. چراکه از آن فضا متنفر بودم و صرفا به خاطر حرفه و تخصصم در آنجا کار میکردم. میگفت یکبار در زمان استراحت میان دو بخش برنامه، دیدم همه توی اطاق هستند جز حبیب. یکی از بچه ها که داشت سیگار میکشید و …. میخورد پرسیدم حبیب کجاست؟ پوزخندی زد که: لابد دنبال همان متحجر بازیهای خودش رفته باز.. میگفت دنبالش که رفتم دیدم در اطاق کناری سجاده پهن کرده و مهر و تسبح و به نماز ایستاده است. میگفت از آنروز وقتی دیدم او از هیچ چیز نمیترسد و حتی در آن فضای کثیف هم قامت میبندد و پای اعتقادش می ایستد، من هم دیگر چیزی را مخفی نمیکردم. دیگر نمیترسیدم که بگویند خانواده اش مذهبی است و مسخره ام کنند. دیگر جلد حبیب شده بودم… حالا دست حبیب محبیان از دنیا کوتاه است. دست مردی که سال ۸۹ بودن در خارج از کشورش را تاب نیاورد و به کشورش بازگشت. حبیب از همان روزی که برگشت میدانست که ممکن است مجوز نگیرد و اجازه ندهند کنسرت برگزار کند. خودش میدانست که رفتنش اشتباه بوده است. میدانست که از همان اول باید در کشورش میماند و لسآنجلسی نمیشد. اما اشتباه کرده بود و رفته بود. آدم هم جایز الخطاست. میدانست که رافت اسلامی شامل حالش خواهد شد. این بود که پیه همه چیز را به تنش مالید و بازگشت. حبیب هما, ...ادامه مطلب
در آخرین اخبار ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ 11 بازدید شما باید خودتان را جای مهران مدیری بگذارید تا ببینید چه فشاری روی این آدم است. همه از او متوقع هستند و همه تنها از او جواب میخواهند. این موضوع نشان میدهد که مهران مدیری اسمش فراتر از کارش است. به گزارش مشرق، سیامک انصاری سابقه رفاقت چندین و چند ساله با مهران مدیری را دارد و از پاورچین تا دورهمی همراه او بوده است. او بهتر از هر کس دیگری میتواند به شما بگوید مهران مدیری چه خلق و خویی دارد و چرا تا این حد توانسته به موفقیت برسد. او از لذتهای چندین و چند ساله خودش و مهران برای شما میگوید. مهران دنبال ایراد گرفتن نیست! کار کردن با مهران مدیری حس خاص و خوبی دارد که فقط آنهایی که با او کار کردهاند آن را میدانند. او یک آدم ویژه است و این را نمیتوان انکار کرد. بماند که بعضیها مدام دنبال ایراد گرفتن هستند. ساخت کار طنز از عهده هر کسی برنمیآید. اینکه شما چندین سال پشت سرهم کار کنید و هر کاری میکنید به نوعی سرو صدا میکند و مردم استقبال میکنند، شوخی نیست و چیزی نیست که بگوییم اتفاقی بوده است. چند نفر مثل مهران مدیری توانایی این کار را دارند؟! روی مهران خیلی فشار است همه از مهران مدیری توقع دارند شما باید خودتان را جای مهران مدیری بگذارید تا ببینید چه فشاری روی این آدم است. همه از او متوقع هستند و همه تنها از او جواب میخواهند. این نشان میدهد مهران مدیری برای مردم اهمیت دارد. حالا یک سری میآیند و کارها را طوری نقد می کنند که انگار خیلی نسبت به همه چیز آگاهی دارند. ایراد گرفتن بیعلت، راحت است ولی مهم این است ببینیم یک نفر چطور توانسته اینقدر مورد توجه واقع شود که اگر کاری به هر علتی نقصی پیدا میکند، همه این را از چشم آن یک نفر میبینند. این موضوع نشان میدهد که مهران مدیری اسمش فراتر از کارش است. هدایت کننده باهوش تیم سالها کار کردن با مهران مدیری این را به من یاد داده که میتوان همیشه با یک تیم کار کرد و موفق بود؛ به شرط اینکه کسی که دارد شما و تیم را هدایت میکند، آدم باهوشی باشد. وقتی من در همکاری با مهران مدیر آن امنیتهای لازم را دارم، لزومی نمیبینم این همکاری ادامه پیدا نکند. همه ما هین طور هستیم که با آدمهایی که راحتترهستیم، کارمیکنیم و این راحت بودن از یک شناخت میآید که باعث شده هر کسی سرجای خودش ق, ...ادامه مطلب
مهرداد اولادی که روزگاری در فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس ستاره بود، این روزها دنیای بیزنس را در قالبی متفاوت تجربه می کند؛ او به همراه شریکش رستورانی به نام بروکس را در سعادت آباد تهران افتتاح کرده که به همین بهانه سراغش رفتیم تا پای ناگفته هایی بنشینیم که تا امروز به زبان شان نیاورده بود. دانلود فیلم مصاحبه ۶۰ مگابایت مصاحبه مرحوم مهرداد اولادی در بهمن ۱۳۸۳ فوتبالو از کجا شروع کردید؟ منم مثل بازیکنان دیگه عاشق توپ گرد و زمین خاکی بودم و فوتبال رو هم در زمینایخاکیه قائمشهر شروع کردم. ~مهرداد اولادی چه جور پسریه؟ یعنی از خودم تعریف کنم؟! خب یه پسر صاف و ساده.~چی شد اومدید پرسپولیس؟ تو تیمملی جوانان بودم که آقای پازوکی مدیر تیمهای پایه از بازی من خوششون اومد و من رو به پرسپولیس آورد.~از اول پرسپولیسی بودید؟ بله~بره تشویق پرسپولیس ورزشگاه هم میرفتین؟ بله اما کم. ~در فوتبال از چی لذت میبری؟ از دریبل زدن.~خصوصیات فوتباله مهرداد اولادی چیه؟ فکر کنم جنگندگیم.~الگوی ورزشیه شما کیه؟ در ایران علی کریمی و در خارج از کشور رونالدو.~تاثیر گذارترین حرفی که شنیدی؟ باتعصب بازی کن.~بیشتر دلت برای چی یا کی در شهرت تنگ میشه؟ مسلما برای خانوادهم.~اولین روزی که رفتی تمرین پرسپولیس یادته؟ آره.خیلی سخت بود.هیچکس منو نمیشناخت اما کمکم با بچهها رفیق شدم.~الان بهترین دوستتون در پرسپولیس کیه؟ سهراب،جواد و بیشتر جوونا.~معمولا چه شعاری برای تو داده میشه؟ بهم میگن وینرونی!~برخورد مردم در کوچه و خیابون با شما چهجوریه؟ در حد نرمال.مردم دوست دارن یه فوتبالیست رو ببینن و رفتارشون با من هم در حد یه بازیکن پرسپولیس خوبه.~به خاطر این مغرور نمیشی؟ نه.~مطمئنی؟ <اینجا مهرداد با قاطعیت گفت> بله مطمئنم. ~برای تداوم روند رو به رشدی که پیش گرفتی چیکار میکنی؟ من هرچقدر بخوام سطح فوتبالم رو بالا ببرم،احتیاج به تمرین بیشتری دارم.در حال حاضرم تمریناتی که بعد تمرین اصلی با آقا حمید میکنم،خیلی بهم کمک میکنه.~از تورنمنت مرحوم دهداری بگو… این تورنمت پیشمقدمهای برای تیمملی امید بود که برای مسابقات آماده شیم و در کل جمع خیلی خوبی هم تشکیل شده بود.~قضیه بازیکن دو اخطاره ایران چی بود؟ برای صعود باید کویت رو با اختلاف گل بالا میبردیم و این کار رو هم کردیم <ایران ۴-۱ ای, ...ادامه مطلب
نوبهار زنجانی، یکی از خواهران بابک زنجانی در گفتوگویی به تشریح روند بازداشت برادرش تا صدور حکم پرونده پرداخت. به گزارش ایسنا، اظهار نظر یکی از بستگان متهم ردیف اول پرونده موسوم به فساد نفتی است که انتشار آن به معنی نفی یا تایید مطلب نیست. متن این گفتوگو به شرح زیر است: فکر میکردید بابک زنجانی بازداشت شود؟ دی ماه ۹۲ بود و تب و تاب رسانهها روز به روز بیشتر و بیشتر میشد. تمام دوستان و آشنایان به محض اینکه ما را میدیدند خطر را گوشزد میکردند. با برادرم صحبت میکردیم و میگفتیم همه میگویند تو باید مراقب باشی. حواست به اوضاع کارهایت هست؟ همه میگویند نباید خودت را رسانهای کنی و از رسانهها باید دور شوی. ما را دعوت به آرامش میکرد و میگفت مشکلی نیست و خیالتان راحت باشد. آیا از کارهای برادرتان سر در میآوردید؟ میدانستید با چه مجموعههایی کار میکند؟ بابک خیلی اهل توضیح دادن نبود و مسائل کاری خود را اصلا بازگو نمیکرد. کلاً آدم توداری بود و اصلا اهل اینکه دوستان و همکارهایش را ببینیم نبود. به خاطر همین سر از کارهایش در نمیآوردیم و ما هم دخالت نمیکردیم. تا زمانی که نامش در لیست تحریمها قرار گرفت و از تلویزیون اسمش را شنیدیم، نمیدانستیم مشغول دور زدن تحریمهاست. چون به کارهایش مسلط بود و به او اعتماد داشتیم ولی خودمان از طریق صحبتهای دوستان و آشنایان خیلی نگران بودیم. چطور متوجه شدید بابک زنجانی بازداشت شده است؟ آیا قبل از بازداشت از احضار به دادسرا اطلاع داشتید؟ دهم دی ماه شد. مادرم زنگ زد و از شدت گریه نمیتوانست صحبت کند. من سر کار بودم. آن موقع در مجموعه VIP مشغول به کار بودم. خودم را به خانه رساندم. اورژانس مقابل درب خانه بود. بین مادرم و برادرم وابستگی شدیدی وجود داشت زیرا بابک کلاً آدم بیآزاری بود و فرزند صالح پدر و مادرم بود. گویا برادرم تماس گرفته بود و به مادرم گفته بود چند روزی نمیتواند خانه بیاید و مادرم غش کرده بود. بنده خدا برادرم دوباره چند دفعه زنگ زده بود و دیگر مادرم نتوانسته بود صحبت کند. به راننده برادرم زنگ زدم و ایشان هم تایید کرد که چندین ساعت همانجا که بابک را پیاده کرده، ایستاده ولی هنوز نیامده است. از دو ساعت بعد سایتها قیامت کردند که میلیاردر نفتی بازداشت شد. میلیارد نفتی بازداشت شد. بعد چه شد؟ بابک دوباره تماس گرفت و گفت مشکلی نی, ...ادامه مطلب