چهارشانه است و تنومند؛ با صورتی گوشتالو و ته ریشی زبر و خشن؛ با صدایی خشدار و دو رگه اما چشمهایی که برقش شبیه برق چشمهای جان کوچولو است. با هر کلمهای که میگوید لبخند میزند و سرش را تکان میدهد؛ نه از سر لودگی، از سر شرمندگی؛ به قول خودش لات است؛ از اون با مرامهاش؛ از همانهایی که حتی خلاف هم میکنند حواسشان جمع است تا پا روی ضعیفتر از خودشان نگذارند. افسر پروندهاش میگوید بیشتر از ۳۰۰ خودروی سرقتی در آخرین پروندهاش ثبت شده؛ از مزدا ۳ تا پرشیا؛ دزدهایی که میگویند کم نبوده وقتهایی که دلشان به حال صاحب خودروهایی که دزدیده بودند سوخته و ماشین را صحیح و سالم برگرداندهاند سرجایش؛ دست نخورده… – بچه کجایید؟ بچه یافت آبادم؛ هر سه بچه یک محل هستیم. از بچگی با هم کار میکردیم. – سابقه داری؟ سه چهار تا سابقه سرقت داخل خودرو دارم. – بیشتر چه خودروهایی سرقت میکردید؟ بیشتر از همه پارس، پرشیا، سمند. از همینها؛ البته مزدا ۳ و ماکسیما هم بود. – خب دزدیدن کدومش سختتر بود؟ فرق چندانی نداره؛ پارس و داخلیها که هیچی، مزدا ۳ و ماکسیما رو با بشکن میزدیم. – بشکن؟ آره؛ اسمش رو گذاشتیم بشکن؛ بین ماشینکارا به بشکن معروفه؛ باهاش قفلهاشون رو باز میکردیم. – این دفعه چند تا سرقت توی پروندت داری؟ این سری ۳۰۰ تا ۴۰۰ تا خودرو. – بیشتر چه ماشینهایی؟ پرشیا؛ اونم سفید؛ آخه خودمون پرشیا سفید داشتیم؛, ...ادامه مطلب
میلاد کی مرام بازیگر قد بلند سینما و تلویزیون در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۶۴ در بندر انزلی با اصالت تبریزی متولد شد. او دارای فوق دیپلم الکترونیک است. او از شاگردان مسعود کیمیایی است. به گفته خودش او از شاگردان اول کلاس مسعود کیمیایی است..وی عضو باشگاه والیبال هنرمندان است و طرفدار سرسخت تیم فوتبال زادگاهش ملوان بندر انزلی میباشد.. او سومین و آخرین فرزند خانواده است و یک خواهر و برادر بزرگتر دارد. میلاد کی مرام ازدواج نکرده و همسری ندارد. instagram milad keymaram میلاد کی مرام بازیگر سینما و تلویزیون روز زن را به مادرش اینگونه تبریک گفت : دلم تنگ برای گریه کردن، کجاست مادر؟کجاست، گهواره ی من.آشوبم آرامشم تویی مادرم.عاشقانه ی زندگیم همه ی عمرم فدای تو. رودت مبارک.روز مادر مبارک همه ی مادر های دنیا خصوصأ همسران شهدای بزرگ ایران. که بار پدر بودن رو هم به دوش کشیدن. ( رفقا قدر این عاشقانه ی اللهی رو بدونید) یکی از جنجالی ترین مصاحبه های میلاد کی مرام در سال ۹۳ را در ادامه بخوانید : «راجع به چیزهای میخواهم صحبت کنم که تا به حال صحبت نکردهام، برای اینکه شخصیتی که گهگاه دوستان با برداشت ناصوابشان از من میسازند چیز دیگری است! وقتی آمدم تهران، (من بچه شهرستانم با افتخار بچه انزلیام)، وقتی آمدم پیش آقای کیمیایی و وارد تهران شدم، تهران برایم خیلی عجیب بود مثل این بود که یک ایرانی را برداریش و بگذاری وسط هالیوود… یکهو سرش گیج میرود! خیلی برایم سخت بود. سنی هم نداشتم. با ایشان آشنا شدم و مسیر زندگیام را تغییر دادند؛ چیزهایی بهم گفتند که احساس کردم اول باید روی پاهای خودم بایستم بعد بروم سراغ عشقم هنر، بازیگری و هر چیز دیگری… رفتم سراغ کار… هیچ ابایی هم از کار نداشتم. هر کاری را هم میکردم؛ از کارگری شروع کردم. منِ میلاد کیمرام تا کارم رفت سمت یک رستوران. من توی یک رستوران کار میکردم اسمش را هم میآورم، رستوران رادان توی یوسفآباد و توی جردن هم یک شعبه دارد، شروع کردم به کار کردن. یک روز آنجا خانم گلاب آدینه را دیدم، ایشان آمدند خرید کنند و من پشت صندوق بودم ایشان سفارش دادند و من گفتم من اینم و… و دوست دارم بازی کنم. گفتند من میخواهم یک سریال بسازم به اسم خواستگاران، تو میتوانی بیایی تست بدهی و اگر دوست داشتی یک نقش آنجا بازی کنی. رفتم تست دادم و به جای یک نقش ۲۰ نقش متف, ...ادامه مطلب